Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-09@07:38:41 GMT

بازیگری که قربانی بی رحمی سینما شد!

تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۴۸۳۳۶

بازیگری که قربانی بی رحمی سینما شد!

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مراسم نکوداشت فریماه فرجامی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون عصر روز چهارشنبه سوم مهر با حضور جمعی از اهالی سینما و علاقه‌مندان در خانه سینما برگزار شد.

در ابتدای مراسم، محمد متوسلانی، بازیگر و کارگردان پیشکسوت سینمای ایران روی صحنه حضور پیدا کرد و درباره فریماه فرجامی گفت: بازیگری و سینما بسیار حرفه بی‌رحمی است و جامعه هم زیاد ترحم ندارد و این اتفاق اگر خانم هم باشید تشدید می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من اولین بار که فریماه فرجامی را دیدم در یک جلسه خصوصی برای نمایش فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی بود. وقتی او را دیدم فهمیدم که یک ستاره به سینمای ایران اضافه می‌شود، حضورش در ابتدای کار بسیار چشمگیر بود و همسرم وقتی می‌خواستم فیلم «سووشون» را بسازم پیشنهاد داد نقش زری را به او دهم اما متاسفانه این فیلم ساخته نشد.

این سینماگر تاکید کرد: تصور من این است که خانم برجامی نه خودش توانست تصمیم‌های درستی بگیرد و نه مشاور خوبی داشت، به همین دلیل علی رغم استعدادی که داشت نتوانست آنطور که از توانایی‌اش انتظار می‌رفت به جایگاه مناسب و درستی در سینمای ایران دست پیدا کند. وقتی در «بانی چاو» با او همبازی بودم احساس می‌کردم اعتماد به نفس لازم را به دلیل وقفه‌ای که در کارش رخ داد سر صحنه نداشت.

در بخش دیگر این مراسم محمد رحمانیان پشت تریبون قرار گرفت و درباره خاطرات خود از فرجامی، توضیح داد: او اولین ستاره‌ای بود که فارغ از روند ستاره‌سازی قبل از انقلاب وارد سینما شد، تحصیل کرده و شاگرد بهرام بیضایی و هنرمندان بزرگ تئاتر بود. در گروه تئاتر مجید جعفری کار می‌کرد و در نمایش‌های ماندگاری چون «الموت» و «عنکبوت» بازی کرد. خانم فرجامی از طریق همین اجراهای تئاتر مورد توجه مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم «خط قرمز» قرار گرفت.

او ادامه داد: یادم هست زمان نمایش فیلم «خطر قرمز» در جشنواره فجر بود و خانم فرجامی با دست شکسته به سینما آمده بود و در آن شلوغی‌ و دعوای جلوی در سینما می‌خواست وارد شود، یکباره تمام کسانی که در حال دعوا بودند آرام گرفتند و به عنوان بادیگار خانم فرجامی راه باز می کردند تا وارد شود. معذرت می‌خواهم اما من هم جزو همان بادیگاردها بودم. وقتی مدتی بعد در اداره تئاتر من را دیدند به شوخی گفتند سلام نجات دهنده من.

در ادامه علیرضا داودنژاد که در فیلم «بی پناه» با او همکاری داشت، درباره این تجربه بیان کرد: من با فریماه در تست دانشکده هنرهای دراماتیک آشنا شدم و زمانیکه خواستم این فیلم را بسازم، یاد او افتادم و ملاقاتی داشتیم، قرار گذاشتیم و سر صحنه فیلمبرداری رفتیم و همکاری خوبی بین‌مان شکل گرفت و در همین حین خبری به من رسید که خواهرم تصادف کرده و درگذشته است. فیلمبرداری تعطیل شد و من از نظر روحی اوضاع خوبی نداشتم و فریماه آمد من را دلداری دارد و از روی زمین بلندم کرد و این فیلم هم نتیجه زحمات اوست.

حسن فتحی، دیگر هنرمندی که به صورت ویدئویی پیامی را برای این مراسم ارسال کرده بود، درباره همکاری‌اش با این بازیگر، گفت: سابقه آشنایی و همکاری من با خانم فرجامی به حدود ۲۵ سال پیش باز می‌گردد، زمانیکه عزمم را جزم کرده بودم تا سریال «پهلوانان نمی‌میرند» را بسازم. جلساتی برای توافق با بازیگران داشتیم اما خوب پیش نمی‌رفت و من هم نگران بودم همکاری‌مان شکل نگیرد اما ایشان وقتی از نگرانی من آگاه شدند با مبلغی پایین‌تر از شان خود قبول کردند در سریال بازی کنند.

این کارگردان افزود: استایل بازیگری ایشان را در این ۳۰ سالی که در حوزه سینما هستم ندیدم، فرم بازیگری، بدن آماده و فیزیک پرنشاطشان من را یاد بازیگران تئاترهای انگلیسی می‌انداخت. ایشان در هنگام بازیگری تنها دیالوگ نمی‌گفت بلکه از تمام اعضای بدنش در یک حرکت هماهنگ کمک می‌گرفت. من همواره برای نظرات ایشان گوش شنوایی داشتم و ما حصل آشنایی من با این بانوی عزیز دو سریال بود که جزو خاطرات خیلی خوب من در کارنامه کاری‌ام محسوب می‌شود. صمیمانه آرزو می‌کنم تا امکانی برای حضور دوباره ایشان در سینما فراهم شود.

در بخش بعدی این مراسم نوبت به امین تارخ رسید که با حضور روی صحنه، درباره فرجامی صحبت کند. او با تاکید بر اینکه امروز هم متاثر است و هم خوشحال، گفت: از برگزاری بزرگداشت‌های اینچنینی خوشحالم چون به پیگیری دوستان یادی از هنرمندانی که در حاشیه قرار گرفتند به هر دلیلی زنده شد، در مورد فریماه عزیز به نظرم تقصیر و تقدیر باعث شد آنقدری که باید سینما از حضورش بهره نگیرد. چون فریماه عزیز ما نمونه‌های بسیاری مانند پرویز فنی‌زاده، خسرو شکیبایی، حسن جوهرچی و بسیاری از هنرمندان داشته و داریم.

تارخ همچنین گفت: ما الان در شرایطی هستیم که پیوسته بوی ناخوش جنگ را می‌شنویم، پیوسته شرایطی را تجربه می‌کنیم که قبل از جنگ تحمیلی تجربه کردیم و امیدواریم آن فضای تجربه شده را تکرار نکنیم تا تعداد فریماه ها، خسروها و ... بیشتر نشود.

سیروس الوند که در فیلم «ساغر» از حضور فرجامی بهره برده بود، دیگر سینماگری بود که با حضور پشت تریبون درباره این بازیگر باسابقه گفت: نکوداشت او بدون حضورش تلخ است، وقتی گفته می‌شود که او اولین ستاره پس از انقلاب بوده است این پرسش پیش می‌آید که فرصت برگزاری یک بزرگداشت برای او در طول این همه سال نبوده است؟

او سپس با یادی از مسعود کیمیایی، بیان کرد: یک روز در دفتر مسعود بودم که عکسی از فریماه را روی میز گذاشت تا به من معرفی کند، در حالیکه من او را می‌شناختم. یادم هست آن روزها دو کارگردان می‌خواستند «چشم هایش» بزرگ علوی را بسازند آن هم به دو دلیل، یکی خود اثر و دیگری چشم‌های نافذ و خاص فریماه فرجامی.‌ او اگر چهره خوبی نداشت مطمئنا بازیگر نمی‌شد. هنوز یکی از لازمه‌های بازیگری جذابیت فیزیکی است و خیلی هم خوب نیست. ما فقط به تیپ خوب بازیگر اکتفا می‌کنیم و وقتی می‌بینیم جلوی دوربین خوب بازی نمی‌کند، گلایه‌مند هستیم. وقتی آموزشی به او نداده‌ایم چه انتظاری داریم؟ فیلم «ساغر» را اگر او نبود اصلا نمی‌ساختم، چون فقط فرجامی در حد و اندازه نقش بود.

سپس نوبت به پخش پیام ویدئویی مسعود کیمیایی رسید که درباره این بازیگر گفت: فریماه فرجامی در کار و اخلاق زیبا و درخشان بود. یک شب در سال ۵۸ تئاتر «شب بیست و یکم» را دیدم که دو بازیگر درخشان در آن بودند و من هر دو را برای همکاری دعوت کردم. فریماه فرجامی و خسرو شکیبایی. هر دو کار سینمایی‌شان را با من شروع کردند. فرجامی را در «سرب»، «خطر قرمز»، «کرم و ابریشم» و ... ببینید، واقعا درخشان بود، حس بازیگری ناب و گویش درستی داشت.

در پایان این مراسم گفت و گویی ویدئویی با فریماه فرجامی برای حضار پخش شد و او درباره فعالیتش در حوزه بازیگری بیان کرد: خیلی از بازیگر شدنم خوشحالم چون همیشه با مردم در ارتباط بودم، خیلی خوشحالم که با رخشان بنی‌اعتماد و علی حاتمی کار کردم. من از خیلی‌ها یاد گرفتم و از کودکی بازیگری و تئاتر را دوست داشتم. امیدوارم که همدیگر را دوست داشته باشیم و به هم عشق هدیه بدهیم.

او همچنین نظرش را درباره اینکه در برخی از فیلم‌ها گویندگان به جایش صحبت کردند، اینطور بیان کرد: من به صدای خودم بسیار عادت دارم و با احترام به همه کسانی که همکاری داشتیم، صدای خودم را بسیار دوست داشتم. همه زندگی من «خط قرمز» و مسعود کیمیایی است، همه زندگی من فریدون گله است، حتی سیروس الوند در «ساغر» که خیلی سخت گیر بود و غر می‌زد. با رخشان بنی‌اعتماد هم همکاری خوبی در «نرگس» داشتیم، او بسیار سخت گیر بود. من همه را خیلی دوست دارم، عاشق مملکتم و همه مردم ایران هستم.

سپس هدایایی به نماینده فریماه فرجامی در مراسم با حضور گلاب آدینه، نوید محمدزاده و حبیب رضایی اهدا شد.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: مسعود کیمیایی بزرگداشت سینما بازیگر فریماه فرجامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۴۸۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند

همشهری آنلاین،‌ شقایق عرفی‌نژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریال‌های شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتی‌شوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردن‌زنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداری‌اش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:

در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشته‌اید. از تجربه این سریال‌ها بگویید. چه تفاوت‌هایی با تلویزیون وجود دارد؟

حتما تفاوت دارد. ممیزی‌های کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.

با توجه به این بازخوردها فکر می‌کنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟

تلویزیون پیش از این بیننده‌های بیشتری داشت. رسانه‌ای است که رایگان در اختیار همه است و همه می‌توانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمی‌توانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ ‌ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاص‌تری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.

احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.

دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستان‌های کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرم‌ها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.

اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق می‌کند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقره‌ای سینما بودم.

علی‌رغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.

بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح می‌دهم.

از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربه‌ای بود؟

من اصولا در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنه‌هایش در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدت‌ها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامه‌ها اصلا عوض شد.

این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟

آقای مدیری آدم را بدعادت می‌کند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمی‌خواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.

این شرایط درست که می گویید، چیست؟

از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت می‌دهد. یعنی زمان‌بندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث می‌شود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار می‌کنند خیلی زیاد است و ساعت‌های آفیش‌ها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمی‌زند و فضای بسیار آرامی‌ وجود دارد. خودش هم انسان محترمی ‌است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.

شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.

به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قاب‌ها و تصاویر کیف کردم. هر لحظه‌اش برای من خوشایند بود که می‌توانم با این قاب‌ها در تصویر بمانم. نمی‌توانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظه‌ها انگار نقاشی می‌شد. فضای کار در دهه‌های سی و چهل می‌گذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدان‌های حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که می‌خوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که می‌توانم زندگی‌هایی را تجربه کنم که در واقعیت نمی‌شود.

از امکان تجربه زندگی‌های مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی می‌خواهم نقشی را بازی کنم سعی می‌کنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام می‌کنم.

بله. تا جایی که می‌توانم این کار را می‌کنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم می‌کردم و بیرون می‌رفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.

و این‌ها باعث شد افسرده شوید.

بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمی‌دانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.

بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟

بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری می‌گفت یک این شخصیت نحیف‌تر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که می‌خواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه می‌کنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه می‌کنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. می‌خواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی می‌کند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.

از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟

من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی می‌دهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، ‌ نقش را به من می‌دهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمی‌کند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم می‌تواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من می‌خورد و من می‌توانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده می‌کند. خودش همیشه می‌گوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش می‌کند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون می‌گویم، نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم. می‌گوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش می‌کند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.

که برای آن جایزه هم گرفتید.

بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر می‌بیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفه‌ای کار می‌کند.

الان هم که سر سریال با او هستید.

بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکت‌های فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمی‌شبیه خودم است.

کد خبر 850104 برچسب‌ها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي

دیگر خبرها

  • لحظه بازداشت عامل مرگ زهره فکور بازیگر سینما
  • اشک‌های بازیگر مطرح برای پرونده سنگین اتهامات اخلاقی + ویدئو | برای کاری که نکرده‌ام عذرخواهی نمی‌کنم!
  • جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • روایت بازیگر زن سینما از کامنت زشت یکی از آشناهای خود (فیلم)
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنه‌گی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • ببینید | روایت بازیگر زن سینما از کامنت زشت یکی از آشناهای خود
  • جواد عزتی بازیگر «وحشی» هومن سیدی شد
  • تلفیق آگاهانه بازیگری و موسیقی در آثار نمایشی